بیانیه حزب در باره٬

جايگاه کارگر و کمونيسم
در تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا

١- دنياى سرمايه دارى در یک بحران عمیق بسر می برد. نه تنها بارقه اى از بهبود فوری بحران اقتصادى جهانى قابل مشاهده نيست بلکه امواج بحران هر روز حوزه اى از نفوذ سرمايه را به کام خود ميکشد. تشدید بيکارى و گرسنگى و بى مسکنى سهم صدها ميليون خانواده کارگرى از این بحران است. در اين اوضاع پلاتفرم عمومی بورژوازى تحميل فقر و فلاکت و سرشکن کردن هزينه بحران روى دوش طبقه کارگر و مردم زحمتکش است. در اروپاى غربى جدال تاکنونى طبقه کارگر با سياستهاى حذف خدمات اجتماعی و ریاضت کشی اقتصادی کماکان یک مساله اساسی محوری در جامعه است. سيماى آتى جوامع غربى را فرجام اين تقابلها تعيين خواهد کرد.

٢- پيامدهاى بحران اقتصادى در کشورهائى که سرمايه دارى متکى بر اختناق عريان و استثمار شديد نيروى کار ارزان است٬ با تهاجم گسترده ترى به کارگران و محرومان همراه بوده و دورنماى فقر و گرسنگى ميليونى و شورش گرسنگان را در چشم انداز قرار داده است. خيزش انقلابى در کشورهاى شمال آفريقا و خاورميانه٬ نه فقط سدى در مقابل سياست اعمال فقر و اختناق دولتهاى سرمايه دارى ايجاد کرده است بلکه کل موجوديت استبداد و سرمايه را در این جوامع در ابهام کامل قرار داده است.  اهميت اين تحولات٬ برخلاف جنبشهاى ناسيوناليستى و خرده بورژوائى و ضد آمریکایی در دهه هاى گذشته٬ در جوهر ضد کاپيتاليستى آنست. يک مشخصه اساسى اين اعتراضات٬ که ابدا خصلت کشورى هم ندارد٬ اعتراض عليه فقر و فلاکت و اعتراض عليه تهاجم سرمايه به زندگى و معيشت صدها ميليون کارگر و خانواده کارگرى است. اين نقطه عزيمت برخلاف دوره هاى پيشين٬ چهارچوب اعتراض سياسى در جوامع مختلف را شکل خواهد داد و صفبنديهاى سياسى گذشته را زير و رو خواهد کرد. بار ديگر تهاجم عليه استبداد و سرمايه افق انقلابات رهائى بخش کارگرى و سوسياليستى را به روى ميلياردها انسان محروم خواهد گشود.

٣- بحران حکومتى در ايران قديمى است و بويژه با عروج مجدد جنبش سرنگونى٬ تاثيرات بحران جهانى سرمايه دارى و رويدادهاى انقلابى در منطقه٬ تشديد شده است. ايران نیز يکى از کشورهائى است که بار ديگر صحنه اعتراض توده اى و عظيم کارگران و محرومان عليه فقر و اختناق سرمايه و اسلام سیاسی خواهد بود. کارگران در ایران مانند اکثريت عظيم جامعه٬ مانند کارگران و اکثريت توده های مردم در تونس و مصر و هر گوشه جهان٬ آزادى، برابری، رفاه و حرمت ميخواهند و آينده بهترى را جستجو ميکنند. در مقابل اين تمايلات و خواستهاى برحق صدها ميليون کارگر و زحمتکش٬ جنبشهاى سياسى بورژوائى٬ اعم از ناسیونالیسم پرو غربی و یا ناسیونال اسلامی٬ پاسخى به معضلات و خواستهای دیرینه مردم ندارند و با وعده "حقوق بشر و دمکراسى و رفرم"٬ که اسم رمز تداوم قدرت سياسى و استثمار اقتصادى طبقه بورژوا است٬ تلاش دارند اين اعتراضات و خيزشها را عقیم و کنترل کرده و به شکست بکشانند. اعتراض عليه فقر و فلاکت بار ديگر طبقه کارگر و کمونیسم را بعنوان يک بازيگر اساسى در جدال قدرت سياسى به جلو صحنه ميراند. کارگر و کمونيسم در اين تحولات ميتوانند و بايد بعنوان رهبر آزادى جامعه قد علم کنند. اکثريت عظيمى که خواهان سرنگونى ارتجاع اسلامى اند نيازمند يک رهبرى قدرتمند و آزاديخواه اند که بتواند بساط جمهورى اسلامى را برچيند.

٤- کليدى ترين سوال در اين تحولات درجه آمادگى و دخالتگری طبقه کارگر و کمونیسم براى ورود به يک جدال سرنوشت ساز برسر قدرت سياسى است. بدون تحزب کمونيستى کارگری٬ بدون تشکلهاى توده اى که بتوانند نيروى انقلابى ميليونها انسان معترض عليه سرمايه را بکار گيرند٬ بدون افق روشن اعتراض ضد کاپيتاليستى٬ کارگران و محرومان عليرغم تمام فداکاريها و جانفشانى ها شکست ميخورند. تحزب کمونيستى و رهبرى کننده در راس جامعه٬ متشکل شدن رهبران کارگرى کمونيست، سوسياليست و پيشرو در حزب طبقاتى و کمونيستى خود٬ ايجاد وسيع شوراها بعنوان سازمانهاى اعمال اراده توده اى در محل کار، محلات، مناطق و شهرها٬ اعمال سياست کنترل کارگرى٬ ايجاد قدرت آلترناتيو در پائين و تحکيم مستمر آن٬ از ارکان پیروزی کارگر و کمونيسم در اين تحولات است. آزادى جامعه در گرو بميدان آمدن طبقه کارگر متشکل با پرچم سوسياليستى اش است.

٥- حزب اتحاد کمونيسم کارگرى قيام و خيزش توده اى عليه فقر و گرسنگى و اختناق را تخته پرشى براى يک انقلاب پيروزمند کارگرى ميداند. فراخوان حزب به کارگران پيشرو و کمونيست در منطقه٬ به انقلابيون سوسياليست و آزاديخواه و برابرى طلب در این جوامع این است که احزاب کمونیستی کارگری خود را شکل دهند. همه جا سازمانهاى حزبى و توده اى شورائى خود را ايجاد و گسترش دهند. افق سرنگونى سرمايه دارى را با اعتراض و قيام عليه فقر و اختناق به افق جامعه تبديل کنند. هيچ زمان انقلاب کارگرى و سوسياليستى تا اين حد در دسترس نبوده است. آينده کمونيسم در گرو پيشروى و پيروزى طبقه کارگر در متن تحولات جارى منطقه اى و جهانى است.

 

مصوب دفتر سياسى حزب با اکثريت آرا
مارس ٢٠١١

* سند فوق در کنگره اول حزب تصويب شد و براى اصلاح و تصويب و انتشار نهائى به دفتر سياسى حزب ارجاع شد.